با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

سوزش به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دردی که در اثر سوختگی احساس می‌شود

فونتیک فارسی

soozesh
اسم
burning sensation, prickle, pain sting, throb, tingle, smarting, sting

- سوزش بریدگی

- the sting of a cut

- سرما گونه‌هایم را به سوزش آورد.

- The cold made my cheeks tingle.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سوزش

ارجاع به لغت سوزش

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سوزش» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سوزش

لغات نزدیک سوزش

پیشنهاد بهبود معانی