امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

سپید به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

سفید

فونتیک فارسی

sepid
صفت
ادبی white, blank, frosty, hoary

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- جامه‌ی سپید زمستان

- the white apparel of winter

- پیراهن پاک و سپید

- a clean white shirt

- خوشه‌های کف‌سان گل‌های سپید

- foamy clusters of white flowers
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سپید

  1. مترادف:
    بیاض سفید سیمگون شیرگون نقره‌فام
    متضاد:
    سیاه

ارجاع به لغت سپید

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سپید» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سپید

لغات نزدیک سپید

پیشنهاد بهبود معانی