با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    سگ‌جان به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    جان‌سخت

    فونتیک فارسی

    sagjaan
    صفت
    used to drudgery, tough, diehard

    - طرفداران سگ‌جان با وجود هوای بسیار سرد به تشویق تیم فوتبال مورد علاقه‌ی خود ادامه دادند.

    - Despite the freezing weather, the diehard fans continued to cheer on their favorite football team.

    - دونده‌ی سگ‌جان ماراتون مسابقه را به پایان رساند.

    - The diehard marathon runner completed the race.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد سگ‌جان

    1. دیرزی
    2. سخت‌جان، مقاوم

    ارجاع به لغت سگ‌جان

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «سگ‌جان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/سگ‌جان

    لغات نزدیک سگ‌جان

    پیشنهاد بهبود معانی