امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

شلوغی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

سروصدا، ازدحام، جمعیت زیاد

فونتیک فارسی

sholooghi
اسم
noise, pell-mell, crowd, clutter, commotion, throng, congestion, melee, overcrowding, rush, rush hour

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- شلوغی جاده‌ها در نوروز

- the congestion of roads in Nowruz

- کودک در شلوغی گم شد.

- The child got lost in the crowd.

- ترافیک سنگین باعث شلوغی زیادی در بزرگراه شد.

- The heavy traffic caused a lot of congestion on the highway.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شلوغی

  1. مترادف:
    ازدحام جاروجنجال
    متضاد:
    سکوت

ارجاع به لغت شلوغی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شلوغی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/شلوغی

لغات نزدیک شلوغی

پیشنهاد بهبود معانی