با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

شمع زدن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

(معماری) تیرک زدن، پشتاره‌دار کردن، پادیر زدن

فونتیک فارسی

sham'zadan
فعل متعدی
to shore up, to prop, to buttress, to truss, to support by a shore

- زیر سقف این اتاق شمع زده‌ایم.

- we have put a prop under the ceiling of this room
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت شمع زدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شمع زدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/شمع زدن

پیشنهاد بهبود معانی