با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

شهادت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

گواهی

فونتیک فارسی

shahaadat
اسم
testament, testimony, witness, attestation, evident, deposition

- بدون شهادت او کارمان خراب است.

- Absent her testimony, we are finished.

- راستش را به شما گفتم و هما می‌تواند شهادت بدهد (هما شاهد است).

- I told you the truth and Homa can bear witness.
شهید شدن

فونتیک فارسی

shahaadat
اسم
martyrdom

- امسال نوروز با یک روز شهادت مصادف شده است.

- This year Nowruz coincides with a day of martyrdom.

- او به دست کفار به شهادت رسید.

- He suffered martyrdom at the hands of infidels.
حقوق evidence
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شهادت

ارجاع به لغت شهادت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شهادت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/شهادت

پیشنهاد بهبود معانی