با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

شور به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

shõr
salt(y), brackish, sensation, emotion, passion, fervour, enthusiasmanxiety
deliberation, consultation, reading
بحران و غیره
throe
عامیانه lather, pep, bang
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شور

ارجاع به لغت شور

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شور» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/شور

لغات نزدیک شور

پیشنهاد بهبود معانی