با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

شوهر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

همسر، زوج

فونتیک فارسی

shohar
اسم
husband, man, mate, partner, spouse, master

- زن و شوهر مکمل یکدیگرند.

- A husband and wife are complementary to one another.

- شوهر سابقش آدم رذلی بود.

- Her former husband was a blackguard.

- شوهر مهربان

- an attentive husband
عامیانه hubby
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شوهر

ارجاع به لغت شوهر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شوهر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/شوهر

لغات نزدیک شوهر

پیشنهاد بهبود معانی