با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

شکایت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اعتراض، شکوه، گلایه

فونتیک فارسی

shekaayat
اسم
complaint, grievance, squawk, repining, beef, whining, grousing, grumble

- او اصلاً به شکایت ما اهمیت نداد.

- He considered our complaint of absolutely no account.

- باید شکایت خود را از طریق مراجع رسمی ارسال کنید.

- You must channel your complaint through official channels.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد شکایت

ارجاع به لغت شکایت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «شکایت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/شکایت

پیشنهاد بهبود معانی