با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    صورت به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها

    فونتیک فارسی

    soorat
    face, figure, effigy, picture, list, statement, bill, circumstance, case, numerator, coat card, court-card
    phase of the moon
    constellation
    دستور زبان ـ فعل
    voice
    ریاضی expression, numerator
    عامیانه tab, kisser, mug
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد صورت

    1. چهره، رخ، رخسار، روی، ریخت، سیما، قیافه، وجه، هیئت ≠ معنی
    2. فرم، لفظ
    3. سیاهه، لیست
    4. پرتره، تصویر، تمثال، شکل، نقش

    ارجاع به لغت صورت

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «صورت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/صورت

    لغات نزدیک صورت

    پیشنهاد بهبود معانی