امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

صیاد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

شکارچی

فونتیک فارسی

sayyaad
اسم
hunter, trapper, sportsman, fowler, hawker, chaser, huntress, huntsman

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- صیاد در تعقیب یک گرگ است.

- The hunter is following up a wolf.

- صیاد به پرنده تیراندازی کرد.

- The hunter gunned the bird down.
ماهیگیر

فونتیک فارسی

sayyaad
اسم
fisherman, angler, fisher, piscator

- صیاد پیر 90 سال داشت.

- The old fisherman was 90.

- پیتر قاضی شد اما جان صیاد ماند.

- Peter became a judge but John remained a fisherman.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد صیاد

  1. مترادف:
    شکارچی شکاری نخجیرزن نخجیرساز نخجیرگر

ارجاع به لغت صیاد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «صیاد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/صیاد

لغات نزدیک صیاد

پیشنهاد بهبود معانی