با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    ضابطه به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    معیار، قاعده

    فونتیک فارسی

    zaabete
    اسم
    criterion, norm, standard, yardstick, model, regulation, measure, principle, rule, order, retentive, law

    - ما باید ضوابط را مراعات کنیم.

    - We must observe the rules.

    - بر مبنای چه ضابطه‌ای؟

    - On the basis of what criterion?
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ضابطه

    1. دستور، قاعده، قانون، معیار، هنجار ≠ رابطه

    ارجاع به لغت ضابطه

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ضابطه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ضابطه

    لغات نزدیک ضابطه

    پیشنهاد بهبود معانی