امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

ضامن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

zaamen
surety, guarantor, safety-bolt, sere or sear, lock-back

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
حقوق warrantor
مکانیک cam, clamp, pawl
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ضامن

  1. مترادف:
    پایندان پذرفتار کفیل متعهد

ارجاع به لغت ضامن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ضامن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ضامن

لغات نزدیک ضامن

پیشنهاد بهبود معانی