امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

طاقت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تاب، تحمل

فونتیک فارسی

taaghat
اسم
endurance, fortitude, toleration, strength, toughness, stamina, perseverance, grit, staying power, tolerance, bearing

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- طاقت جسمی زیاد کوهنوردان

- the great physical endurance of mountain climbers

- این سرباز گرسنه و بیمار طاقت کوهنوردی ندارد.

- This sick and hungry soldier does not have the strength to do mountain climbing.

- اهمیت طاقت و پذیرش

- the importance of toleration and acceptance
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد طاقت

  1. مترادف:
    تاب تحمل توان توانایی صبر بردباری وسع یارا
  1. مترادف:
    رمق مقاومت نا
  1. مترادف:
    زور قدرت نیرو

ارجاع به لغت طاقت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طاقت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/طاقت

لغات نزدیک طاقت

پیشنهاد بهبود معانی