امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

طرف به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

tarf
side, direction, end, extremity

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد طرف

  1. مترادف:
    جانب جهت حاشیه سمت سو صوب عرض قبل کران کرانه کنار ناحیه
  1. مترادف:
    حریف معارض
  1. مترادف:
    فلانی
  1. مترادف:
    مخاطب
  1. مترادف:
    حدود حوالی
  1. مترادف:
    گاه وقت هنگام
  1. مترادف:
    مورد محل
  1. مترادف:
    منطقه شهر
  1. مترادف:
    سرحد مرز
  1. مترادف:
    رو سطح ور
  1. مترادف:
    چشم
  1. مترادف:
    گوشه‌چشم
  1. مترادف:
    مژه
  1. مترادف:
    نیم‌نگاه
  1. مترادف:
    انتها کناره پایان منتها
  1. مترادف:
    بهره سود نفع نتیجه
  1. مترادف:
    گوشه چشم
  1. مترادف:
    لحظه آن لمحه
  1. مترادف:
    جانب سو جهت
  1. مترادف:
    کرانه کناره
  1. مترادف:
    جانب سو سمت طرف
  1. مترادف:
    اقلیم ناحیه منطقه

ارجاع به لغت طرف

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طرف» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/طرف

لغات نزدیک طرف

پیشنهاد بهبود معانی