با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

طلوع به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

دمیدن

فونتیک فارسی

'toloo
اسم
dawn, rise, rising, the appearance on the horizon of a star or planet, ascent

- این ستاره طلوع غروبگاهی دارد.

- The star has an acronychal rising.

- ساعت زنگ‌دار قبل از طلوع آفتاب او را بیدار کرد.

- The alarm clock woke him up before sunrise.
پیدایش

فونتیک فارسی

'toloo
اسم
مجازی appearance, arrival, advent, emergence, debut, shining

- طلوع تکنولوژی جدید شیوه‌ی زندگی کردنمان را متحول کرده است.

- The emergence of new technology has revolutionized the way we live.

- طلوع ناگهانی

- the sudden emergence
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد طلوع

ارجاع به لغت طلوع

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طلوع» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/طلوع

لغات نزدیک طلوع

پیشنهاد بهبود معانی