با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

طناب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ریسمان، رشته

فونتیک فارسی

tanaab
اسم
rope, cord, line, band, binder, cordage, trawl, jump rope, garrote, tightrope

- طناب پوست دستش را برید.

- The rope bit into his hands.

- طناب پاره شد و حسن افتاد.

- The rope broke and Hassan fell down.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد طناب

ارجاع به لغت طناب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طناب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/طناب

پیشنهاد بهبود معانی