امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

عرصه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

arse
open space, square, arena, building-site, ground, land

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عرصه

  1. مترادف:
    پهنه جولانگاه رزمگاه زمینه ساحت صحنه فضا گستره مصاف میدان
  1. مترادف:
    حیاط
  1. مترادف:
    بیابان صحرا

ارجاع به لغت عرصه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عرصه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/عرصه

لغات نزدیک عرصه

پیشنهاد بهبود معانی