عروسک‌گردان به انگلیسی
آخرین به‌روزرسانی:
معنی و نمونه‌جمله‌ها
متصدی خیمه‌شب‌بازی
فونتیک فارسی
aroosakgardaan
اسم
puppeteer
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
- عروسک‌گردان معروف با داستان‌گویی تخیلی خود بینندگان را مسحور کرد.
- The famous puppeteer captivated the audience with his imaginative storytelling.
- دستان عروسک‌گردان با ظرافت و ملاحت حرکت می‌کرد.
- The puppeteer's hands moved with precision and grace.
ارجاع به لغت عروسک‌گردان
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «عروسک‌گردان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/عروسک‌گردان
لغات نزدیک عروسک‌گردان
- - عروسک خیمه شب بازی
- - عروسک کریه و سیاه
- - عروسک‌گردان
- - عروسکگردانی
- - عروسکی شدن