با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    عطیه به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    هدیه

    فونتیک فارسی

    atiyye
    اسم
    ادبی donation, gift, bounty, largess, largesse, favor, present, endowment

    - زن ثروتمندی که به چندین مدرسه عطیه بخشید.

    - A wealthy lady who endowed several schools.

    - یکی از عطیه‌های او به مردم آن شهر این بیمارستان است.

    - One of his gifts to the people of that city is this hospital.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد عطیه

    1. انعام، بخشش، پاداش، جایزه، عطیت
    2. موهبت، هبه
    3. راتبه، مرسوم، مستمری، مقرری

    ارجاع به لغت عطیه

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «عطیه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/عطیه

    لغات نزدیک عطیه

    پیشنهاد بهبود معانی