امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

عقب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

aghab
behind, at the back of

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
heel, trigger, [ship.] stern
back, rear, behind (hand) slow
نادر
hinder
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عقب

  1. مترادف:
    پس پشت‌سر پشت خلف
    متضاد:
    پیش
  1. مترادف:
    پی پیرو دنباله دنبال
  1. مترادف:
    وارو
  1. مترادف:
    ورا
  1. مترادف:
    عقبه فرزند نسل

ارجاع به لغت عقب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عقب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/عقب

لغات نزدیک عقب

پیشنهاد بهبود معانی