امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

عقده به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

oghde
knot, node, lump(in one's throat), ganglion, problem, difficulty, impediment, obligation, pressure

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عقده

  1. مترادف:
    گره
  1. مترادف:
    دشواری فشار گیر محظور

ارجاع به لغت عقده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عقده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/عقده

لغات نزدیک عقده

پیشنهاد بهبود معانی