امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

عمل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

amal
act, deed, action, work, process, operation, practice

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
عامیانه stuff
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عمل

  1. مترادف:
    ادا ارتکاب اقدام پیشه حرفه رفتار شغل فعل کار کردار وظیفه

ارجاع به لغت عمل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عمل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/عمل

لغات نزدیک عمل

پیشنهاد بهبود معانی