امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

عملکرد به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

نتیجه‌ی عمل

فونتیک فارسی

amalkard
اسم
operation, working, action, function, performance, activity, showing

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

- اثربخشی برنامه‌ی آموزشی جدید از عملکرد بهبودیافته‌ی کارکنان مشخص بود.

- The effectiveness of the new training program was evident in the improved performance of the employees.

- عملکرد این موتور

- this engine's performance

- عملکرد عالی

- excelling performance
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد عملکرد

  1. مترادف:
    حاصل راندمان فعل کارکرد میزان‌کار نتیجه

ارجاع به لغت عملکرد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عملکرد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/عملکرد

لغات نزدیک عملکرد

پیشنهاد بهبود معانی