امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

غلیظ به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

ghaliz
thick, concentrated, viscous, dense, rude, coarse

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
خوراک یا بو یا طعم
strong
turbid
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد غلیظ

  1. مترادف:
    انبوه پرمایه تند چگال متراکم
    متضاد:
    رقیق
  1. مترادف:
    درشت‌خو سنگدل

ارجاع به لغت غلیظ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «غلیظ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/غلیظ

لغات نزدیک غلیظ

پیشنهاد بهبود معانی