امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

غوغا به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

جنجال، هیاهو

فونتیک فارسی

ghõghaa
اسم
riot, clamor, din, fuss, rip-roaring, flurry, uproar, Babel, hurly-burly, scrum, ruckus, hubbub, pandemonium, furor, brouhaha, bedlam, hullabaloo, tumult, turmoil, disturbance, affray

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- پس از نطق او در جلسه غوغا به پا شد.

- After his speech, the meeting became a bedlam.

- طلاق آن دو غوغا به پا کرد.

- Their divorce created a furor.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد غوغا

  1. مترادف:
    شور
    متضاد:
    آرامش سکوت
  1. مترادف:
    آشوب ازدحام الم‌شنگه جنجال خروش دادوبیداد سروصدا غریو غلغله فغان ولوله همهمه هنگامه هیاهو
  1. مترادف:
    آوازه بانگ

ارجاع به لغت غوغا

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «غوغا» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/غوغا

لغات نزدیک غوغا

پیشنهاد بهبود معانی