با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

فراز به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

(ادبی) بلندی

فونتیک فارسی

faraaz
اسم
overhead, up, high, slope, top, above, acclivity, eminence, head, rise, summit, elevation

- کوه‌هایی که بر فراز دهکده سر به آسمان کشیده‌اند.

- Mountains brooding high over the village.

- فراز و نشیب

- acclivity and declivity

- خانه‌ی من بر فراز تپه‌ای قرار دارد.

- My house is located on top of a hill.
جمله، عبارت

فونتیک فارسی

faraaz
اسم
phrase

- این دقیقا همان فرازی است که دنبالش بودم.

- That's exactly the phrase I was looking for.

- این فراز تقریبا بی‌معنی شده.

- The phrase has become almost meaningless.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فراز

ارجاع به لغت فراز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فراز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فراز

لغات نزدیک فراز

پیشنهاد بهبود معانی