امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

فرتوت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

fartoot
decrepit(old man)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
عامیانه dotty
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فرتوت

  1. مترادف:
    ازکارافتاده بی‌حال پیر سالخورده فرسوده کهنسال مسن معمر
    متضاد:
    برنا

ارجاع به لغت فرتوت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فرتوت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فرتوت

لغات نزدیک فرتوت

پیشنهاد بهبود معانی