امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

فرزند به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

farzand
child, son or daughter

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فرزند

  1. مترادف:
    آقازاده اولاد بچه پور رود زاد زاده سلیل صبی غلام نسل نورچشم ولد
    متضاد:
    پدر

ارجاع به لغت فرزند

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فرزند» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فرزند

لغات نزدیک فرزند

پیشنهاد بهبود معانی