امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

فرصت‌طلب به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

استفاده‌جو

فونتیک فارسی

forsattalab
صفت
opportunist, social climber, timeserver, timeserving

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- او سیاستمدار فرصت‌طلبی است که برای کسب قدرت هر کاری می‌کند.

- He is an opportunist politician who will do anything to gain power.

- کارمند فرصت‌طلب همیشه مشغول به نظر می‌رسید اما هیچ وقت کاری را به اتمام نمی‌رساند.

- The timeserver employee always looked busy but never got any work done.

- سرمایه‌گذار فرصت‌طلب با فروش سهام در زمان درست سود کرد.

- The opportunist investor made a profit by selling stocks at the right time.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت فرصت‌طلب

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فرصت‌طلب» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فرصت‌طلب

لغات نزدیک فرصت‌طلب

پیشنهاد بهبود معانی