با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

فروتن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

متواضع

فونتیک فارسی

forootan
صفت
humble, meek, modest, reverential, reverent, self-effacing, complaisant, submissive, unassuming, lowly

- به آن‌ها آموخته بودند که فروتن باشند.

- They were taught to be lowly.

- فروتن باش به‌ویژه هنگام کامیابی.

- be modest especially when you thrive.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فروتن

ارجاع به لغت فروتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فروتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فروتن

لغات نزدیک فروتن

پیشنهاد بهبود معانی