امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

فقدان به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

عدم، نبودن

فونتیک فارسی

feghdaan, foghdaan
اسم
lack, absence, want, loss, nonexistence, scarcity, deficiency, deprivation, privation, default

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- در صورت فقدان هوا

- in the absence of air

- فقدان ظاهری حس مسئولیت در او

- his apparent lack of a sense of responsibility

- او همیشه از فقدان آزادی می‌نالد.

- He is always lamenting the lack of freedom.

- او با فقدان ما احساس هم‌دردی کرد.

- He identified with our loss.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فقدان

  1. مترادف:
    درگذشت
  1. مترادف:
    کمبود گمشدگی
  1. مترادف:
    عدم نابودی

ارجاع به لغت فقدان

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فقدان» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فقدان

لغات نزدیک فقدان

پیشنهاد بهبود معانی