با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    فقط به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    تنها، لاغیر، صرفا

    فونتیک فارسی

    faghat
    قید
    only, but, just, single, solely, alone, mere, barely, merely, simply, solitary, purely, scarcely, bare, none but, uniquely, specifically

    - سرنوشت جنگ فقط به تصمیمات یک نفر بستگی داشت.

    - The war's destiny hinged on the decisions of only one man.

    - خردمندی فقط به دانستن واقعیات نیست.

    - Wisdom does not consist only in knowing facts.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد فقط

    1. تنها
    2. مگر
    3. لاغیر، منحصراً
    4. بس، محض

    ارجاع به لغت فقط

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «فقط» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فقط

    لغات نزدیک فقط

    پیشنهاد بهبود معانی