با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

فیزیولوژی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بررسی کارکرد اندام‌های مختلف بدن

فونتیک فارسی

fiziyolozhi
اسم
پزشکی physiology

- طبق فیزیولوژی قرون وسطی، تعادل خلط در بدن فرد بر سلامتی و خوشی و خلق‌وخوی کلی آن شخص تأثیر می‌گذارد.

- According to medieval physiology, the balance of humor in one's body affected their overall well-being and disposition.

- فیزیولوژی مطالعه‌ی نحوه‌ی عملکرد موجودات زنده است.

- Physiology is the study of how living things work.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت فیزیولوژی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فیزیولوژی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فیزیولوژی

لغات نزدیک فیزیولوژی

پیشنهاد بهبود معانی