با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

فیلمنامه به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

داستان فیلم

فونتیک فارسی

filmnaame
اسم
سینما و تئاتر scenario, screenplay, script, film script

- کارگردان تصمیم گرفت با اضافه کردن عناصر کمدی بیشتر فیلمنامه را گیراتر کند.

- The director decided to punch up the script by adding more comedic elements.

- اقتباس‌گر فیلمنامه فکر می‌کند فیلمنامه نیاز به کار دارد.

- The screenplay adaptor thinks the script needs some work.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت فیلمنامه

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فیلمنامه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/فیلمنامه

پیشنهاد بهبود معانی