با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

قبل به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

پیش

فونتیک فارسی

ghabl
صفت قید
before, previously, formerly, ahead, ago, preceding, last, yester, since, afore, beforehand, hitherto, heretofore, former, earlier, first

- قبل از موعد پرداخت کردم.

- I paid ahead of time.

- قبل از ازدواج دو سال با هم زندگی کردند.

- Before getting married, they cohabited for two years.
طریق

فونتیک فارسی

ghebal
اسم
power, auspices, influence, through

- از قبل همسر ثروتمندش تاجر شد.

- He became a merchant thanks to his wealthy wife.

- از قبل

- auspices of, thanks to
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد قبل

ارجاع به لغت قبل

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قبل» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/قبل

لغات نزدیک قبل

پیشنهاد بهبود معانی