با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    قدرتمند به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    توانا

    فونتیک فارسی

    ghodratmand
    صفت
    powerful, mighty, potent, vigorous, strong, puissant, authoritative, omnipotent, formidable

    - مونوکسید کربن نیز یک گاز گلخانه‌ای قدرتمند است.

    - Carbon monoxide is also a powerful greenhouse gas.

    - برتری این شرکت در صنعت از سهم بازار قدرتمند آن مشخص است.

    - The company's preeminence in the industry is evident through its strong market share.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد قدرتمند

    1. پرقدرت، توانا، زورمند، قدر ≠ ضعیف، ناتوان
    2. بانفوذ، متنفذ

    ارجاع به لغت قدرتمند

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «قدرتمند» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/قدرتمند

    لغات نزدیک قدرتمند

    پیشنهاد بهبود معانی