با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

لج کردن به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

لجاجت کردن

فونتیک فارسی

laj kardan
فعل لازم
to act grudgingly, to act obstinately, to act mulishly, to act obdurately, to be stubborn, to insist

- او همیشه لج می‌کرد و هیچ‌وقت از نظرش کوتاه نمی‌آمد.

- She was always stubborn and refused to change her mind.

- لج کرد و مشارکت نکرد.

- She acted mulishly and refused to cooperate.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت لج کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لج کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/لج کردن

لغات نزدیک لج کردن

پیشنهاد بهبود معانی