امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

لعبت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

lo'bat
plaything, toy, puppet, doll, game, beautiful woman

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
عامیانه dollybird, witch
ناپسند dish
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد لعبت

  1. مترادف:
    بازیچه عروسک
  1. مترادف:
    نیکو
  1. مترادف:
    زیبا
  1. مترادف:
    محبوب معشوق
  1. مترادف:
    اعجوبه نادره
  1. مترادف:
    بت صنم

ارجاع به لغت لعبت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لعبت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/لعبت

لغات نزدیک لعبت

پیشنهاد بهبود معانی