امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

لغو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

ابطال

فونتیک فارسی

laghv
اسم
cancellation, revocation, abolition, annulment, abrogation, voidance, vitiation, nullification, invalidation, rescinding

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- لغو قرارداد صلح

- the abrogation of the peace treaty

- آنان خواهان لغو کلیه‌ی قوانین تبعیض‌آمیز بودند.

- They demanded the abolition of all discriminatory laws.
پوچ، بیهوده

فونتیک فارسی

laghv
صفت
useless, futile, unprofitable, fruitless, inane, nugatory

- کاری که دیروز کردی، عمل لغوی بود.

- What you did yesterday was inane.

- وعده‌های لغو

- inane promises
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد لغو

  1. مترادف:
    ابطال الغا باطل بی‌فایده بیهوده بیهوده‌گویی پوچ عاطل فسخ مزخرف مزخرف ملغا مهمل نقض واهی یاوه

ارجاع به لغت لغو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لغو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/لغو

لغات نزدیک لغو

پیشنهاد بهبود معانی