با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

لوس به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

ننر

فونتیک فارسی

loos
صفت
spoiled, babyish, pampered, mollycoddled, slap-happy, overindulged, silly, cutesy, self-indulgent, spoiled rotten, dandled

- تعریف زیادی بچه را لوس می‌کند.

- Excessive praise spoils the child.

- شوهرش را آن‌قدر لوس کرد که در کار منزل اصلاً کمک نمی‌کرد.

- She indulged her husband until he would not lift a finger around the house.

- بچه‌های خود را خیلی لوس نکنید.

- Don't indulge your children too much.

- لوس نشو!

- don't be silly!
عامیانه cutesie, cutesy, slap-happy, naff
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد لوس

ارجاع به لغت لوس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لوس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/لوس

لغات نزدیک لوس

پیشنهاد بهبود معانی