با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

لوطی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

جوانمرد

فونتیک فارسی

looti
صفت
generous, gentlemanly, manly, magnanimous, chivalrous, knightly

- مرد لوطی در اتوبوس جایش را به زن باردار تعارف کرد.

- The chivalrous man offered his seat to the pregnant woman on the bus.

- شوالیه‌ی لوطی جانش را به خطر انداخت تا شاهزاده را از چنگال اژدها نجات دهد.

- The chivalrous knight risked his life to rescue the princess from the dragon.

- پادشاه لوطی دشمنش را بخشید.

- The magnanimous king pardoned his enemy.
هرزه‌کار

فونتیک فارسی

looti
صفت
lewd, buffoon, juggler
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد لوطی

ارجاع به لغت لوطی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لوطی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/لوطی

پیشنهاد بهبود معانی