امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مارپیچ به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

فونتیک فارسی

maarpich
corkscrew, curl, helical, helix, spiral, winding, serpentine, sinuous

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مارپیچ

  1. مترادف:
    پرپیچ‌وخم پیچاپیچ
  1. مترادف:
    حرکت مارگونه

ارجاع به لغت مارپیچ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مارپیچ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مارپیچ

لغات نزدیک مارپیچ

پیشنهاد بهبود معانی