با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

ماری به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

شبیه یا مربوط به مار

فونتیک فارسی

maari
صفت
snaky, anguine, serpentine, ophidian, ophio-

- جاده‌ی باریک ماری

- the narrow snaky road

- حرکت ماری آدم حیله‌گر تماشاگران را مسحور کرد.

- The anguine movement of the serpent mesmerized the onlookers.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ماری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ماری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ماری

لغات نزدیک ماری

پیشنهاد بهبود معانی