با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

ماشین لباسشویی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

دستگاهی الکتریکی که لباس‌ها را می‌شوید

فونتیک فارسی

maashine lebaasshooyi
اسم
washing machine, washer

- مادرم لباس‌های کثیف را در ماشین لباسشویی انداخت.

- My mother put the dirty clothes in the washing machine.

- ماشین لباسشویی اختراع شگفت‌انگیزی است.

- The washing machine is a wonderful invention.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت ماشین لباسشویی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ماشین لباسشویی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ماشین لباسشویی

لغات نزدیک ماشین لباسشویی

پیشنهاد بهبود معانی