امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

ماهر به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

maaher
skilful, skilled, expert, dexterous, crack

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
عامیانه dab, dab hand, sharp, whiz, whizz, crackerjack
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد ماهر

  1. مترادف:
    آزموده استاد تردست چابک‌دست حاذق خبره زبردست کارآمد کاردان کارکشته متبحر متخصص مجرب
    متضاد:
    ناشی غیر ماهر

ارجاع به لغت ماهر

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «ماهر» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ماهر

لغات نزدیک ماهر

پیشنهاد بهبود معانی