امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مبارز به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

رزمنده، جنگجو

فونتیک فارسی

mobaarez
اسم صفت
fighter, champion, warrior, crusader, combatant, contender, militant, soldier, challenger, gladiator, campaigner

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

- مرد جوان مبارزی شجاع است.

- The young man is a bold warrior.

- خلبانان مبارز به هواپیماهای دشمن حمله کردند.

- Fighter pilots attacked enemy aircraft.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مبارز

  1. مترادف:
    صفت پهلوان جنگاور جنگجو جنگی حریف دلیر رزمنده سلحشور شجاع شوالیه صف‌شکن غازی گرد مجاهد محارب نبرده هنگامه‌جو

ارجاع به لغت مبارز

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مبارز» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مبارز

لغات نزدیک مبارز

پیشنهاد بهبود معانی