امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مجسمه‌سازی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

هنر ساختن مجسمه، تندیسگری، پیکرتراشی

فونتیک فارسی

mojassamesaazi
اسم
sculpture, statuary, casting of statues

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مجسمه‌سازی

  1. مترادف:
    پیکرتراشی پیکره‌سازی تندیسگری مجسمه‌تراشی

ارجاع به لغت مجسمه‌سازی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مجسمه‌سازی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مجسمه‌سازی

لغات نزدیک مجسمه‌سازی

پیشنهاد بهبود معانی