امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

مجنون به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

دیوانه

فونتیک فارسی

majnoon
صفت
ادبی mad, insane, lunatic, demented, distraught, moonstruck, crazy, non compos mentis, deranged, madman, madwoman

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- اندوه او را مجنون کرد.

- Grief drove her insane.

- فقط یک مجنون می‌تواند مرتکب چنین جرم وحشتناکی شود.

- Only an insane person could perpetrate such a horrible crime.
دیوانه‌ی عشق

فونتیک فارسی

majnoon
صفت
ادبی lovelorn, lovesick

- نوجوان مجنون

- lovesick teenager

- خودکشی دختر مجنون

- the suicide of a lovelorn girl
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مجنون

  1. مترادف:
    بی‌خرد بی‌عقل جن‌زده جنون‌زده خردباخته دیوانه مخبط مصروع
    متضاد:
    عاقل فرزانه
  1. مترادف:
    دلباخته شوریده شیدا شیفته

ارجاع به لغت مجنون

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مجنون» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/مجنون

لغات نزدیک مجنون

پیشنهاد بهبود معانی