محصول به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

فرآورده، کالا

فونتیک فارسی

mahsool
اسم
product, fabrication, production, output, manufacture

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

- اسمی انتخاب کن که به این محصول بخورد.

- Choose a name that fits this product.

- محصول جنبی

- a subsidiary product
فرآورده‌ کشاورزی

فونتیک فارسی

mahsool
اسم
crop, yield, produce, harvest

- باران محصول خوبی را نوید می‌دهد.

- The rain betokens a good crop.

- محصول فراوان

- a bounteous harvest

- امسال محصول خیار خیلی عالی بوده است.

- This year we are having a bumper crop of cucumbers.
نتیجه، پیامد

فونتیک فارسی

mahsool
اسم
result, outcome, consequence

- محصول بحث آن‌ها هنوز مشخص نیست.

- The outcome of their discussion is still unknown.

- نابینایی او محصول تصادف است.

- His blindness is the result of an accident.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد محصول

ارجاع به لغت محصول

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «محصول» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/محصول

پیشنهاد بهبود معانی